شکر به معنی قدردانی و قدرشناسی و تشکر از نعمت دهنده است. از آنجا که نعمتها همه از خداست شکر حقیقی هم باید از خدا صورت پذیرد. اگر ایمان را دو شاخه کنیم یک شاخه آن صبر و دیگر شاخه آن شکر است. صبر نشانگر زیبایی برخورد مؤمن با بلاها و گرفتاریها است و شکر زیبایی برخورد مؤمن با نعمتهاست. مگر جز این است که شکر و سپاس از ولی نعمت حقیقی همچون هر نعمت دهنده دیگر وظیفه وجدانی و اخلاقی هر انسانی است؟ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
در تورات نوشته است کسی که بـه تو نعمت داد، سپاسش گزار و کسی را که از تو سپاسگزاری کرد، نعمتش ده، زیرا با سپاسگزاری نعمتها نابود نگردد و با ناسپاسی پایدار نماند، سپاسگزاری مایه افزایش نعمت و بیمه کننده و ایمنساز نعمت از دگرگونی است.(1)
در هنگام مشاهده انسانی که از نعمتی محروم است ولی شما آن محرومیت را ندارید بگویید: بار خدایا من تمسخر نمیکنم و بر خود نمیبالم بلکه تو را برای نعمتهای بزرگت نسبت به خود میستایم.سپاس از منعم، وظیفه ای وجدانی است که شرع بر آن تاکید فراوان دارد. امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: روزی عایشه به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) گفت: ای رسول خدا، چرا خودت را به رنج میاندازی با آن که خدا گناه گذشته و آینده ترا آمرزیده است؟ حضرت فرمودند:
ای عایشه، آیا من بنده سپاسگزار خدا نباشم؟
در ادامه حدیث امام باقر(علیهالسلام) میفرماید:
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آنقدر روی انگشتان پایش می ایستاد تا این که خدای سبحان نازل فرمود: "طه، ما انزلنا علیک القرآن لتشقی(2)؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به رنج اندازی."(3)
شکر، نگهبان و حافظ نعمت مؤمن است. این که دیده می شود نعمت انسانهای ناسپاس نیز گاهی برقرار است به بیان قرآن کریم برای استدراج است، یعنی: نعمت وسیله ای برای دورتر شدن او از خدا می گردد. شخصی که به مفهوم استدراج در قرآن توجه کرده بود، آنجا که خداوند می فرماید: «ما توبه و استغفار را از یاد آنها می بریم»، نزد امام صادق(علیهالسلام) آمده، عرض میکند: من از خدای عزوجل مال خواستم به من روزی کرد، فرزند خواستم به من عطا فرمود، منزل خواستم نصیبم کرد، میترسم این استدراج باشد که خدا نعمتی دهد و توبه و استغفار را از یاد ما ببرد، حضرت می فرماید: به خدا قسم با حمد و سپاس خدا، استدراج تحقق نمی یابد.(4)
امام باقر(علیهالسلام) میفرماید:
چون شخص گرفتار و دردمندی را دیدی، به نحوی که او نشنود سه بار بگو: حمد خدایی را که مرا از آنچه تو را مبتلا ساخته معاف نمود، هر کس این را بگوید آن بلا به او نمی رسد.
...............................................................................
پینوشتها:
1- مکنوب فی التوراه: اشکر من انعم علیک و انعم علی من شکرک؛ فانه لازوال للنعماء اذا شکرت و لا بقاء لها اذا کفرت؛ الشکر زیاده فی النعم و امان من الغیر./ الشکر، ح 3 .
2- طه- 1و2 .
3- فقالت: یا رسول الله لم تتعب نفسک و قد غفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر؟ فقال: یا عائشه الا اکون عبداً شکوراً؟ قال و کان رسول الله(صلی الله علیه و آله) یقوم علی اطراف اصابع رجلیه فانزل الله سبحانه و تعالی: (طه ـ ما انزلنا علیک القرآن لتشقی)./ همان، ح 6 .
4- ... قد خفت ان یکون ذلک استدراجاً، فقال: اما – والله - مع الحمد فلا./ همان، ح 17 .